تک پارتی شوگا

_هاااا؟؟
به ساعت نگاه کردم.باورم نمی‌شد ساعت ۶:۰۱ بود!ساعت یک ربع به هفت باید کمپانی میبودم…واییی باز دیر کردم😞😞
رفتم لباسامو با سرعت میگ میگ پوشیدم😂🤲🏻(از ا/ت بعیده)😂😂😂💜💜
وقتی پوشیدم رفتم کیفم گرفتم و بدون صبحونه داخل ماشین نشستم و در رو بستم تازه یادم اومد سویچ توی خونه امه و سریع پیاده شدم و ماشین رو با یه دکمه قفل کردم که دیدم در خونه قفله بعد دیدم کلید تو ماشینیه که قفله😂😂😂😞😞😞
پس تا کمپانی دویدم و دم در به ساعت نگاه کردم۷:۰۰ بود عرررررر😞😞😞🌷🌷🌷
البته ازم بعید نبود.رفتم داخل که دیدم نمیکو سمتم دوید.
من و نمیکو از بچگی دوستیم و اون دختر خوبیه.
اومد سمتم و خندید(نمیکو~ا/ت*)
~دیر کردی خانم کیم ا/ت😂😂
*تو که منو میشناسی لی نمیکو😂🔥
~خیله خب خیله خب حدس بزن چیشد؟😈🤲🏻
*چیشد چیشد؟😍😍
~شوگا منو برد تو اتاق
*خب😒
~چیههه؟؟بعد درو بست و …
*خب😒
~منحرف نشو گفت ا/ت خیلی خوشگله😂🤲🏻
*چیییی؟؟🥹🥹
~به خودااا🥺🍭
~عررررر ا/ت خرذوغ شدیییی
*بیا بغلممممم
~عرررر باشههه
+اینجا چه خبره؟اینا به جای کارتونه؟
~عههه پی دی نیممم😂🤲🏻
+برین سر کارتون ببینم😐
+ا/ت دیر کردی🤦🏻‍♂️😒
*بله بله😂🤲🏻
~اها اها داریم میریم رئیس😂🤲🏻
نمیکو کشوند منو به سمت اتاق میکاپ…
جیمین روی صندلی خندید و گفت:
_دیر کردی ا/ت😂🤲🏻
*بله بله😞
_عب ندره
نمیکو یک جعبه کوچیک پر از وسایل میکاپ گرفت و شروع کرد به میکاپ کردن جیمین.
منم به شوگا نگاه کردم و رژ گونه گرفتم و شروع کردم.شوگا دستم رو گرفت و گفت:
_ا/ت دوست دارممم
نمیکو و جیمین از خوشحالی زدن قدش و تهیونگ باند شد و داد زد:میدونستمممم!!
منم خندیدم و شوگا گفت :
_خنده هات برام همه چیزه ا/ت نمیخواستم کسی بدونه برای همین نمیکو رو بردم تو اتاق و بهش آروم گفتم که بهت بگه ولی انگار نگفت
~خببب😎🔥
_بعد این دو سال سعی کردم بهت بگم ولی هردفعه بیشترو بیشتر می‌شد و دیگه نتونستم تو دلم نگه دارم:)پسسس…
*واییی یونگیا منم دوست دارم
ببخشید بد شد :(
دیدگاه ها (۰)

تک پارتی جیمین

آهنگ هایی از بلک پینک که بی تی اس هم شنیدن🥺🖤

وانشات غیر اسمات مینویسم:))

برگشتم…

پارت 10 بادیگارد رفت بیرون و جعبه رو باز کردم دیدم یه لباس خ...

پارت 9 ویو ا/تپشتمو نگاه کردم و بله جنابعالی پشت سرم بودن فک...

پارت 8 جونگکوک:وایسا ا/ت: بله جونگکوک: هیچی برو ا/ت: وا چشه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط